یه بغل حرف

۳۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

قرار بود

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۲ ق.ظ

قرار بود اینجا خصوصی تر بنویسم 

مخصوصا ادرسشو به آشناها ندادم که راحت باشم

ولی حالا هر کار میکنم نمیتونم برم ادامه مطلب 

اصلا اعصابم خط خطی شده

  • مژگان ...

IX

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۱۳ ب.ظ


اگر بدانید مردم هزاران بار بیشتر به یک سردرد معمولی خود اهمیت می دهند تا به خبر مرگ من و شما،

دیگر نگران نخواهید شد که درباره ی شما چه فکری می کنند!

-دیل کارنگی 

  • مژگان ...

live

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۰۷ ب.ظ



ارامش یعنی....
حذف ادم های اضافی از زندگیت 



  

  • مژگان ...

x

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ

زندگی انتخاب میان خواسته ها و بایدها

چقدر راحت زندگی میکنند کسانی که خواسته ها شون همون باید هاست


  • مژگان ...

قلعه ی حیوانات

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ

کتاب قلعه ی حیوانات رو بالاخره تموم کردم 

چقدر وسطش خوابم برد و باز دوباره از اول گوش دادم بماند ولی ازش خوشم اومد

خیلی شبیه زندگی خودمونه

میشه تو هر زمانی به یه چیزی شباهتش داد

اطرافمون پره از ادمها و ماجراهای شبیه حیوانات و اتفاقهای کتاب

الان کتاب صوتی "7 روز با یک روح" رو شروع کردم 

نویسنده شو نمیشناسم فکر نکنم معروف باشه"پیمان بخشعلی"

خودشو چند نفر دیگه کتاب رو میخونند مث حالت نمایشنامه

خیلی زحمت کشیده تو کتابهای صوتی راوی خیلی مهمه که چجوری کتاب رو میخونه

یه بار کتاب "فارسی شکر است " رو گوش دادم افتضاح بود کتاب به اون قشنگی رو گند زده بودن رفته بود

یه جورایی این کتابی که میخونم مثل فیلم روحه

  • مژگان ...

زندگی

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ق.ظ


آنجا که احساس کنی 
دیگر خاطره‌ای نخواهی ساخت
خواهی مُرد !
زندگی چیزی‌ست
میانِ خاطراتی که ساخته‌ایم
و خاطراتی که خواهیم ساخت .

  • مژگان ...

این 4 نفر

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ق.ظ

کاش 5 نفر بودند

  • مژگان ...

در و دروازه

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۱۵ ب.ظ

گوش های من مدل در و دروازه ست

پریشب مادر شوهری اومده بود خونه مون نه چیزی خورد .هم اخماش تو هم .هم تا فرصت میکرد یه چیزی میگفت

بعد من چکار کردم؟

دیشب پررو پررو با الینا دوتایی بلند شدیم رفتیم خونشون که مهمون داشتن

یه عالم گفتم و خندیدم کلی هم خوش گذروندم

میدونم بخاطر این بود که خواهرم چند روز خونه مون بوده

ولی باید عادت کنن .مشکل اوناست که باهش کنار بیان نه مشکل من :))

  • مژگان ...

بی توجهی

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۰۸ ب.ظ
توی همسایگیمون یه خانواده ای هست که زیر زمین رو اجاره دارن و توش زندگی میکنن

دیروز خانمش اومده بود دم در کار داشت باهم

میگفت بخاطر اینکه ضامن کسی شدن  تموم حسابهای شوهرشو مسدود کردن جلو یارانه شم گرفتن

خدا رو شکر حالا بر طرف شده ولی میگفت اگر چیز اضافه ای دارید برام کنار بزارین

از دیروز همش تو فکرشم باید خودم میرفتم در خونه ش.باید خودم دم عید لباس براش میبردم 

نه اینکه اون بیاد بهم بگه

بی توجه ام 
اصلا به اطرافمون توجه نمیکنم

  • مژگان ...

کلافه

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ق.ظ

نمیتونم برم بلاگفا

نمیتونم برا خیلی ها نظر بزارم

نمیتونم برم فیس بوک


کلافه شدم

  • مژگان ...