یه بغل حرف

جمعه

شنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۵۸ ق.ظ

همیشه دلم میخواسته یه عید بشینم تو خونه و روزی 4-5 بار نرم مهمونی 

امسال ازون سال هاست که به لطف کنکور المیرا میتونم راحت بشینم و فقط فیلم وسریال نگاه کنم

امشب دیدم حوصله ندارم برم خونه ی مادر شوهر برا همین الی رو بهونه کردم و باهش تو خونه موندم

خیلی هم مزه داد لم دادن رو مبل و کلاه قرمزی نگاه کردن

با خودم قرار گذاشته بودم امسال از همون اول روزی نیم ساعت ورزش کنم ولو تو دادن شکم و نفس عمیقو این ورزشهای تنبلی

ولی امروز نشد کلا فراموش کردم

الان تو فیسبوک یه سری عکس دیدم دوباره رفتم به گذشته های دور 

قیافه هایی که خیلی ساله دیگه ندیده بودمشون درحالی که روزی نزدیکترین کسانم بودن

گاهی فکر مبکنم زندگیم از 13 سالگی ببعد بوده قبلش یه خواب یا رویا بوده

از فردا دوباره رژیم برقراره 

خدا کمکم کنه چون ناهار دعوتیم


  • مژگان ...

نظرات  (۴)

گلها همه با اذن تو برخواسته اند
از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک
اول فرج تو را از خدا خواسته اند . . .
استفاده ابزاری از فرزند دلبندتان؟!
این درسته آخه؟!
نچ نچ نچ
:)))

+ عید خوبی داشته باشین!
پاسخ:
بچه بزرگ کردم برا همچین روزایی

ممنون شما هم در کنار کارون خیلی خوش بگذره
وبلاگ نو مبارکه عزیزدلم 
دیگه تو اون وبلاگت چیزی نمینویسی و همش اینجایی؟
واقعا هیچ لذتی بالاتر از آرامش نیست
روزهای قشنگی رو در پیش داشته باشی و دختر گلت هم موفق باشه ...منم سال دیگه باز میرم تو حال و هوای امسال تو (برای کنکور دختر دومیم)
پاسخ:
اره تصمیم دارم یه مدت اینجا بنویسم ببینم بهش عادت میکنم یا نه
یه جورایی راحتتره امکانات بیشتری داره وگرنه من بلاگفا هم مشکلی نداشتم
ممنون ایشالله سال خوبی برات باشه
با سلام و خدا قوت
وب جدید مبارک
قسمت 15 از بخش سوم رمز داره .
زیر عکس گل یه سوال هست که باید به فارسی جواب داده بشه.
پاسخ:
ممنون 
بله رفتم خوندم خیلی جالب بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">