یه بغل حرف

پنجره

دوشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۵۲ ب.ظ

زﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ اﺗﺎق ﺑﺎ دو ﭘﻨﺠﺮه ﻧﯿﺴﺖ

زﻧﺪﮔﯽ ﻫﺰاران ﭘﻨﺠﺮه دارد ...

ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ روزی از ﭘﻨﺠﺮه ﻧﺎاﻣﯿﺪی ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم ، اﺣﺴﺎس ﮐﺮدم ﻣﯽﺧﻮاﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ .

ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ روزی از ﭘﻨﺠﺮه اﻣﯿﺪ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم ، اﺣﺴﺎس ﮐﺮدم ﻣﯽﺧﻮاﻫﻢ دﻧﯿﺎ را ﺗﻐﯿﯿﺮ

دﻫﻢ ...

ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ روزی از ﭘﻨﺠﺮه ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم ، اﺣﺴﺎس ﮐﺮدم ﻫﻤﻪ را دوﺳﺖ دارم ...

ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ روزی از ﭘﻨﺠﺮه دوﺳﺘﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم ، دﯾﺪم اﻧﺴﺎنﻫﺎ ﭼﻪ ﻗﺪر ﺧﻮب و

دوﺳﺖداﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...

اﻣﺎ ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎه اﺳﺖ ...

ﻣﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﮕﺎه ﮐﺮدن از ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی زﻧﺪﮔﯽ را ﻧﺪارم ...

ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪام ﻓﻘﻂ از ﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮه ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮕﺎه ﮐﻨﻢ و آن ﻫﻢ ﭘﻨﺠﺮه ﻋﺸﻖ اﺳﺖ ...

ﻫﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺮه ﺑﺮای ﻣﻦ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ...

ﭼﻮن ... اﯾﻦ ﭘﻨﺠﺮه رو ﺑﻪ ﺧﺪا ﺑﺎز ﻣﯽﺷﻮد ...

ﻫﺮ روز ﻣﯽﺧﻮاﻫﻢ ﺧﺪا را ﺑﺒﯿﻨﻢ ، ﺑﺎ او ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻢ ...

آن ﻃﺮف ﭘﻨﺠﺮه ﺧﺪا ﻣﺮا ﻣﯽﻧﮕﺮد ....

  • مژگان ...

نظرات  (۱)

  • محمدرضا فلاح
  • سلام
    زیبا بود
    همتتان مستدام
    پاسخ:
    ممنون لطف کردید 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">