یه بغل حرف

شاد بودن

سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ب.ظ

بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. ژاله اصفهانی

  • مژگان ...

نظرات  (۲)

عالی بود.....
برقرار باشی. کار دیگه ای داشتم، اتفاقی اومدم اینجا. حل شد. نادونسته کمکی شد اینجا. پس برای اینا هم که شده هر کسی هستی خوب و خوش باشی. چیزی می خوام که می خوام بشه و اگه بشه مثل اون دریای دوغ چیز حقی میشه. به فال نیک گرفتم اومدن اینجا رو تو هم دعایی کن محض تساوی. اومدیم و جفتش کارگر شد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">